پاسخ به نیاز عاطفی فرزندانمان که خواستار توجه بیشتری بودند ، فریاد
می زدیم ..." دوازده قدم و دوازده سنت پرخوران گمنام ص 20
اولین باری که از درهای OA وارد شدم ،یک دیوانه ی زنجیری ، بسیار
خشمگین و هزیان گو بودم .شِکَر ، مهم ترین "مُخَدِّر مورد انتخاب من" بود.
واقعاً اثرهای زیان باری روی شخصیت من و روی بدنم گذاشته بود .
وقتی کتاب دوازده قدم OA چاپ شد و من عبارت بالا را در قدم دوم خواندم
، اطمینان داشتم " شما مردم " در اتاق نشیمن بودید و مرا نگاه می کردید
. به لطف خدا وند و OA ، من از ماه مارس 1990 به شِکَر لب نزدم و هیچ
چیزی را بی اختیار نخوردم .
وقتی به ندرت صدایم را برای پسر و دختر نوجوانم بلند می کنم ، بلافاصله
قدم دهم را تمرین می کنم . هر دوی آنها به طور غیر قابل وصفی انسان
های باوقار و شگفت انگیزی شده اند .
من از OA و شعار " دوباره به برنامه باز گردید : سپاس گزارم . ما همگی
یک بار دیگرخانواده ای با محبت و شاد هستیم .
برچسب : نویسنده : 0oakhorasan5 بازدید : 214